بسیار مفتخرم و به خود میبالم در آستانه روز بزرگ خبرنگار،
«بزرگ از آن جهت که خبرنگاری هرگز شغل نبوده و مترادف با عشق و خرد ست»
و برای عشق لقبی جز بزرگ و عظیم هرگز چیز دیگر تصور نمیشود.
بواسطه چنین هویت فرخنده ای برای منی که در مکتب پدری که هر لحظه این عشق را عاشقانه زندگی کرد؛ رسالتی را بر دوش گرفتم.
پدرم بهرام نوایی متولد ۱۳۲۲ بواسطه پدری نظامی و خوشنام مراحل اولیه تحصیل خود رو در اتریش گذراند و تا مقطع لیسانس در این کشور پیش رفت.
و همین نقطه تلاقی وی با ورزش و در نهایت ورزشی نویسی شد٫
بعد سالها برگشت به وطن همین پیشینه راه پدر را برای تبدیل شدن به یکی از مهره های شاخص و تاثیر گذار کیهان ورزشی هموار کرد.
سالها قلم زدن در سطح یک کشور و بی تردید حضور چشمگیر ؛در سطح بین المللی حضور در المپیک ۷۲ مونیخ ؛جام جهانی ۷۴ آلمان ؛در کنار استاد همیشگی ش سرهنگ اسداللهی و گرفتن لقب اولین ایرانی مسلط به زبان آلمانی که توانسته بود با فرانتس بکن بایر قیصر فوتبال المان مصاحبه اختصاصی داشته باشد و بعد هم میزبان تیم ملی آلمان در ایران شود.و این مسیر رو به رشد همچنان با قدرت طی شد علی رغم مسولیت های سنگین دولتی که بر دوش داشت
معاون ارشاد گیلان
سرپرست حج و اوقاف و امور خیریه گیلان
رئیس سازمان جهانگردی
تدریس در دانشگاه
تألیف بیش از دهها جلد کتاب و در نقش مولف و مترجم
برگزاری بسیاری از کنگره ها و نمایشگاههایی که برای اولین بار در سطح اول کشور برگزار شد و همیشه با نام پدر عجین بود ؛
اولین کنگره بین المللی میرزا کوچک در هتل سپید کنار انزلی
ودر چندین سال پیاپی در دهه هفتاد حضور چشمگیراستان گیلان در نمایشگاه بین المللی تهران در صنعت گردشگری که همیشه مقام نخست کسب نمود.
هرگز نتوانست از عشقی که داشت وی را لحظه ای دور کند و نهایت در سال ۱۳۷۰ آرزویش را جامه عمل پوشاند ؛پر تیراژ ترین هفته نامه شمال کشور رو تاسیس نمود و در نقش صاحب امتیاز مدیر مسوول و سردبیر شاگردان بسیاری را به جامعه روزنامه نگاری کشور معرفی کرد.
شاگردان خلفی که چه در زمان حیات و چه در غیاب استاد برایش سنگ تمام گذاشتند.
حال در آستانه چنین روزی جای چنین خبرنگار باهوش عاشق و توانمندی بینهایت خالیست؛
واما من در این رسالتی که همیشه به دوشم بود باز هم مثل همیشه از روح بلند پدرم مدد گرفتم
و ورزش گاه را با پشتوانه عشق و تنها عشق استارت زدم .
تمام انرژی این حرکت رو تقدیم میکنم به روح پدر اسطوره ایم
به روح بلند استادش د اسداللهی که همچین شاگردی رو به جامعه روزنامه نگاری کشور تقدیم کرد.
ودر همین ثانیه های نخست ورزش گاه یک آرزو داره
استاد پرویز زاهدی
آقا معلم ورزشی نویسی ایران در مسیر بهبودی قرار بگیرد که هر چه آموختم بعد از پدر موهبت وجودشان بود ؛سابقه شاگردی ایشون از سال ۱۳۷۸ در روز نامه ایران ورزشی بسیار اوقات گرانبهایی بود و بسیار عظیم ؛و پر افتخار
و در پایان باز هم تبریکات ویژه به همه اساتید همکاران پیشکسوتان گرانقدر این عرصه بابت چنین روز فرخنده ای و مجدد مرور میکنم همان عهد قدیمی را با حضرت عشق پدرم :
ژورنالیست خواهم مرد ...
با من مریم نوائی در ورزش گاه همراه باشید ...
برچسب ها :
روزخبرنگار
ورزش
ژورنالیست