اینستاگرام هم برای خودش عالمی دارد. هر کس به فراخور علاقه و سلیقه اش نیازهای خود را برآورده می کند. اما زمانی که پای تیم های استقلال و پرسپولیس وسط است، صفحات هواداری نهایت بی فرهنگی، خشم، سرکوب، هیجان، عقده و سایر دردهای اجتماعی را رو می کنند. امروز خیلی اتفاقی پیج هواداری یک استقلالی را دیدم. عکس پروفایل عکس اینترنتی و فتوشاپ شده یک خانم جوان با آرایش آبی بود، با نامی زنانه. صاحب پیج هم خودش را بادیگارد یکی از بازیکنان سابق استقلال که مدتهاست هیچ خبری ازش نیست و زمانی هم که در استقلال بازی می کرد هزینه های زیادی روی دست آبی ها گذاشت معرفی کرده بود. با کلی غلط املایی فارسی و انگلیسی در تمامی پست ها. آخرین پُست این فرد مربوط به علی کریمی است. شرح عکس و واکنش مخاطبان به سکوت علی کریمی در مقابل نتیجه بازی سوپر جام از بی ادبی و توهین و فحاشی گذشته و بیشتر به انتقام شخصی شبیه است. این مساله در مورد "فن پیج"های پرسپولیس هم مصداق دارد. اما از چه درگاهی باید فضای ملتهب و سرشار از خشم کاربران رسانه های اینترنتی را بررسی کرد؟ در وهله اول فراموش نکنیم انتظاری که هواداران فوتبال در طول سالها از ستاره هایشان داشتند هیچ زمان برآورده نشده است. سالها رسانه ها از آنها «انسان هایی فرازمینی» ساختند در حالی که ستاره های کم «سو» حتی برای یک بار هم پایشان را از دنیای ورزش به دنیای مسائل فرهنگی و اجتماعی نگذاشتند. هر رفتار به ظاهر فرهنگی باشگاه ها در نهایت به بازدید دسته جمعی از یک آسایشگاه همراه با چندین عکاس محدود می شود و مدیر عامل باشگاه ها با بوق و کرنا منتظر تقدیر و تشکر مدیران بالا دست هستند تا حکم بقای مدیرعاملی شان تضمین شود. تمام کار فرهنگی باشگاه ها به غیر از پارچه نویسی همین است. یک بار در گفتگو با مدیرعامل یکی از باشگاه های مطرح تهرانی بحث را به مسائل فرهنگی کشاندم. ابتدا گفت: «من راجع به فلان بازیکن حرف نمی زنم» و بعد دستاوردهای فرهنگی اش را به رخم کشید: «بد نیست نگاهی به پارکینگ ساختمان بیندازید و ببینید چقدر کتاب خط و نقاشی چاپ کردیم!!!»
در این مقطع که تمامی سلبریتی ها و ورزشکاران خودشان «خویش رسانه» هستند، کنترل این جریان از دستشان خارج است و کاری از پیش نمی برند. بعضی ها با شیبی تند به سراشیبی می روند و بعضی ها هم ماسک مخدوشی از فعالان اجتماعی به صورت زده اند که نه برشی دارند نه اثرگذاری مثبتی بر فرهنگ هوادارانشان. اما چرا علیرغم تلاشی که رسانه ها برای چهره دادن به دنیای بی چهره فوتبال از خود به خرج دادند تا «ابر انسان»هایی ساخته و پرداخته کنند آنچه که در نهایت به جا ماند، یک الگوی خیاطی بیشتر نبود؟ آیا این حجم از خشم و ناسزا که هواداران دو تیم حتی در فضای اینترنتی نثار یکدیگر می کنند بازتابی است از آن چه که در مستطیل سبز رخ می دهد یا تابعی از شرایط اجتماعی است که مردم در آن «زندگانی به سر می برند»؟ تصویر مردی که چاقوی ضامن دار به دست در ورزشگاه به سمت دیگری حمله ور است یا جوان دیگری که به سختی تلاش می کند سیمان های ورزشگاه ها را از جا کنده تا از آنها برای پرتاب استفاده کند هزاران نکته ریز و درشت در خود پنهان کرده است. البته که این جریان فحاشی مختص دنیای ورزش نیست. نگاهی به دنیای سلبریتی های سینما و تلویزیون بیندازید. همین حکایت آنجا هم نمود دارد. دو گروه مرجعی که نتوانستند نه شادی فراهم کنند نه فضای فرهنگی سالم.
نویسنده: افسون حضرتی
برچسب ها :
پرسپولیس تهران
استقلال تهران
علی کریمی
اینستاگرام