ورزش همیشه چهره های عصیانگر به خود دیده است. شاید در نگاه اول به نظر برسد که فوتبال یک ورزش هیجانی است که به دلیل برخوردهای مکرر بازیکنان با یکدیگر حاشیه ها و تنش های آن بیشتر است. اما اگر ذره بین واقع بینی را روی سایر رشته ها بگیریم ورزشکاران عاصی و شاکی بسیاری در هر گوشه دنیای ورزش بتوان پیدا کرد. یک روز با مصطفی کارخانه مصاحبه می کردم حرفمان به حاشیه های موجود در فوتبال رسید. کارخانه معتقد بود والیبال به دلیل عدم برخورد بازیکنان دو تیم با یکدیگر از این مساله مبری است. اما در همین والیبال که درخشش آن «دولت مستعجل» بود، بازیکن سالاری پدیده رایجی است. حرف و حدیث های بسیاری از درون والیبال به بیرون درز پیدا می کند که فلان بازیکن سرشناس در تصمیمات مربیان و مسوولان والیبال حرف اول و آخر را می زند. امروز در بازیهای آسیایی اندونزی نمونه دیگری از عاصی گری و عصیان را شاهد بودیم. کیانوش رستمی بدون مدال دست خالی اندونزی را ترک می کند. او زمانی باخت که پس از طلای المپیک در برابر دوربین تلویزیون قرار گرفت و با لحنی طلبکارانه گفت که این مدال حاصل زحمات خودم هست نه مربی. پروژه ناکامی های او از همانجا آغاز شد. روز انتخابات کمیسیون ورزشکاران کمیته ملی المپیک رستمی با تبختر و تکبر بسیار پس از ساعت رای گیری به آکادمی ملی المپیک آمد و مسوولان برگزاری انتخابات سرمست از اینکه «کیا» آمده به راحتی قانون رای گیری را زیر پا گذاشتند. حدود یکسال از انتخابات تشریفاتی و فرمالیته کمیسیون ورزشکاران کمیته ملی المپیک گذشته اما هیچ خبری از فعالیت های آن نیست.
روز انتخابات در سالن بودم و می دیدم که مسوولان کمیته ملی المپیک با چه «عز و چز»ی به «کیا» زنگ می زدند که بیا و در انتخابات شرکت کن. کیانوش رستمی هم ورزشکاری است از جنس تمامی ورزشکارانی که در ادوار مختلف تاریخ ورزش، با خشم های پنهان و رفتارهای غیر حرفه ای شان بیش از آنکه به کس دیگری لطفه بزنند خودشان را به چاه انداخته اند. اینکه کیانوش رستمی در یک برنامه تلویزیونی می گوید خوشحال است از اینکه موفق نشده تا ببیند کسی از قهرمان المپیک سراغ می گیرد، حرف بی منطق و بی پشتوانه ای است. بازیهای آسیایی، رقابتهای قهرمانی جهان، المپیک، و هر تورنمت دیگری جای آزمایش مرام و مردانگی مسوولان ورزش نیست. در اینکه ورزشکاران در اردوهای تدارکاتی سختی های بسیاری پشت سر می گذارند شکی نیست، اما این دلیل بر منت گذاشتن و قلدری کردن نمی شود. ورزشکار همان سختی هایی را تحمل می کند که پلیس، دکتر، مهندس، معلم، نانوا، کارگر ساختمانی و دیگر مشاغل متحمل می شوند. کیانوش رستمی از دوستان و نزدیکانی ضربه خورد که به جای هدایتش، به او بیش از قالب و ظرفیتش در شبکه های مجازی بها دادند و اجازه ندادند او در تنهایی هایش ضعف ها را ببیند.
نویسنده: افسون حضرتی
برچسب ها :
بازی های آسیایی جاکارتا
وزنه برداری
کیانوش رستمی